علاقهمندی چطور ایجاد میشود؟ (محتوای دوره غیرحضوری سختجانها، جلسه ۱۵)
توجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره غیرحضوری سختجانها است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
جلسه ۱۵. علاقهمندی چطور ایجاد میشود؟
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایل صوتی زیر را گوش کنید:
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشده فایل بالا:
اما علاقمندی چطور ایجاد میشه؟ اول از همه باید بدانیم که این که من در یک لحظه بخواهم به علاقمندیم واقف بشوم و مثل یک الهامی بر من نازل بشه این یک افسانه است و اینطور نیست که مثل ارشمیدوس یک لحظه گفت اورکا، یافتم یافتم ما نشسته باشیم و یک لحظه برقی از آسمان بزنه و الهامی بر ما نازل بشه و ما بگوییم دیگر علاقمندی ام را صد در صد و کامل یافتم اصلاً به این شکل نیست و اغلبِ قهرمان های سخت جانی وقتی پای صحبتشان می نشینی می گویند که سالهای زیادی را صرف پرداختن و کاوش علاقه مندی های مختلف کردند و در نهایت آن زمینهای که کل زندگی شان را الان دارند صرفش می کنند در نخستین برخورد و در اولین نگاه اصلاً به نظرشان نمی رسید که سرنوشتشان یا افسانه ی شخصی شان یا افسانه ی شغلیشان باشه.
در واقع ممکنه اکثر ما به کسانی که الان دارند کار مورد علاقه شان را انجام میدهند و از آن دارند امرار معاش میکنند غبطه بخوریم حسودی بکنیم و بگوییم که آنها خوش شانس بودند که زمینه مورد علاقه شان را پیدا کردند و الان تمام وقت دارند در آن حیطه کار میکنند مهم اینه که بدونیم که اغلبِ آنها هم از همان جایی شروع کردند که اکثر ما در آن هستیم و این یک خورده به ما آرامش خیال می دهد که قرار نیستش که از یک جایگاه عجیب و غریب شروع کنیم یا آنها استعداد ویژهای یا شانس ویژه ای داشتند فقط درست توانستند آن زمینه را تشخیص بدهند و آن را عمل بیاورند بگذارند که دم بکشه برنج به بار بنشیند و ما هم میتوانیم این کار را انجام بدهیم.
اما خیلی از افراد زمانی که صحبت از یافتن زمینه مورد علاقه و علاقمندی اصلی توی زندگی به میان میاد دچار یک اضطرابی میشوند یعنی ممکنه ما به این نتیجه برسیم که توی حیطه های مختلفی هم توان داریم هم علاقه داریم اما عملاً پرداختن به هر کدام از آنها زمان زیادی و پول زیادی میخواد و مثلاً اگر قرار است من نوعی مهندس بشوم یا هنرمند بشوم هر کدام از اینها یک راه و یک مسیر دارد آیا من بروم فیزیک بخوانم یا بروم عکاسی بخوانم روی هر کدام از اینها به خواهم سرمایه گذاری کنم راه متفاوتی را باید در پیش بگیرم و گاهی آدم احساس می کند که اصلا فلج شده و راهی پیش روش نیست یعنی انقدر زمینههای مختلف آدم را به سوی خودشان می کشند که آدم بی حرکت میشه فرض کنید که طناب هایی به بدن آدم بستند و از جهات مختلف دارند انها را می کشند چپ راست بالا پایین جلو عقب و در نتیجه این کشش ها که از همه سو داره اعمال میشه ما عملا هیچ حرکتی نمی کنیم نه جلو تر میریم نه بالا تر میریم تکون نمی خوریم اما چه کار باید کرد کدام حرفه را کدام رشته را دنبال کنیم؟
اینجا توی این زمینه که به این در واقع یک جور فلج فکری و حرکتی میرسیم باید بدونیم که دو تا خطای شناختی ممکنه که موجب این وضعیت در ما بشود یعنی دوتا خطای شناختی و دوتا اشتباه میتونه موجب بشه که ما حرکت نکنیم و لذا تن بدهیم به معمولی ترین وضعیت ممکن. یعنی باز این یک پدیده شایع هستش که زمانی که افراد احساس می کنند که نمیتوانند آن حیطه مورد علاقه شان را پیدا کنند یا دنبال بکنند یا گیج و گنگ هستند معمولاً به بدترین شکل ممکن رضایت میدهند به معمولی ترین شکل ممکن یعنی وقتی نمی توانیم ما اولویت هایمان را تشخیص بدهیم معمولاً به کار میپردازیم که خیلی مهم نیست.
فرض کنید که مثلا شما چند تا کتاب جلوی رویتان هست چند مجله هست و روزنامه هستش و همچنین گوشی هست و اینستاگرام و تلگرام اگر نتوانید اولویتبندی بکنید که هر کدام از اینها الان پرداختن بهش مهم است معمولا میروید سراغ آن چیزی که ساده تر هستش و در نتیجه خیلی هم اثربخش نیست یعنی معمولا توی چنین وضعیتی فرد میره سراغ گوشیش و شروع میکنه چک کردن پستهای اینستاگرام را چون نتونسته اولویت را تشخیص بده که خوندن کتاب میتونه اون را موفق تر بکنه و اگر کتاب را بخونه بعدا میتونه به اون صفحات اینستاگرام هم دراوقات فراغتش برسه.
اما اون دوتا خطای شناختی که باعث میشه که ما نتوانیم بین زمینه های مورد علاقه مان اولویت بندی کنیم و انتخابش کنیم و حرکت بکنیم اون دوتا چی هست؟ یکیش هست انتظارات واقع بینانه و دومی عاشقی در یک نظر که در ادامه به این دو تا خطای شناختی خواهیم پرداخت و این ها را باز میکنیم و تشریح میکنیم تا ببینیم این ها چی ها هستند که موجب عدم حرکت ما و موجب نرسیدن ما به آن زمینه رویایی زمینه دلخواه و شغل مورد علاقه مان میشوند.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
بعد از شنیدن/خواندن این مطلب چه کار کنم؟
به آموزشهای جلسه شانزدهم دوره غیرحضوری سختجانها مراجعه کنید (اینجا را کلیک کنید.)
عنوان جلسه شانزدهم: انتظارات غیرواقعبینانه
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-uncd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.