جلسه هجدهم دوره آنلاین شفای ذهن: موانع ذهنی؛ مدیریت استرس
توجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره آنلاین شفای ذهن است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-2o4oeyd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
جلسه هجدهم/ هفته هجدهم/ گام نهم: موانع ذهنی؛ مدیریت استرس
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1yurn4l’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایلهای آموزشی این جلسه (روی هر مورد کلیک و فایل موردنظر را دانلود کنید):
[membership_protected_links]
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1on2bx1′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشدهٔ فایل صوتی مدیریت استرس:
به نام خداوند مهر و خداوند جان خداوند بخشنده مهربان سلام دوستان پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسندهی کتاب فقط آویزان خودت شو در ادامه سلسله مباحث دوره شفای ذهن در گام نهم موانع ذهنی آیتم استرس قرار داریم میخواهیم توی این آیتم که آیتم بسیار خلاصه و جمعوجوری هست به مبحث استرس که بسیار گسترده هست بپردازیم تناقضش هم اینجا به خاطر این هست که ما استرس را خیلی جدی گرفتیم و راهحلهای ساده و دمدستی که در اختیار هممون هست را فراموش کردیم این مبحث را خیلی ساده و جمعوجور براتون تشریح میکنم امیدوارم که راهکارها کارگشا باشه.
خوب دوستان ببینید معمولاً استرس وقتی شکل میگیره که یک مسئله بیرونی یا درونی دائماً ذهن ما را با خودش اشغال میکنه و به سمتوسوی اذیت کردن میره یعنی چی؟ یعنی این عامل بیرونی یا درونی را نمیتوانیم حلش کنیم در حقیقت به یک تعارض درونی یا بیرونی رسیدیم و این داره شکل نگرانکنندهای برای ما پیدا میکنه این عوامل استرسزا گاهی قابلکنترلاند گاهی غیرقابلکنترل ما همواره توانایی تغییر حوادث را نداریم طبیعی است که نمیتوانیم خیلی وقتها واکنش مثبت یا درستی هم مقابلش بروز بدین و انجام بدیم اما میتوانیم با یادگیری و آموزشهای مثبت و صحیح واکنشهای درست و مفیدتری برای این اتفاقات خصوصاً بیرونی برگزینیم.
ازنظر خیلی از انسانها عوامل استرسها و وقایع و امور منفی تلقی میشوند مثلاً وقایعی نظیر تصادف زلزله دعوا مشاجره طلاق و غیره… این استرسها یک روی سکه است بچهها دقت کنید یه روی سکه این چیزهایی هست که ما واقعی در جلوی چشمانمان میبینیم حوادثی که از جلوی چشمای ما عبور میکنه و ما با این چشمان سر به این وقایع نگاه میکنیم مثل همهی امور دیگر اما یکروی دیگه هم هست یکروی سکه دیگر محرک بودن عوامل استرسزا هست یعنی استرس گاهی می تونه بهشدت مثبت بشه برای اینکه تحریک میکنه ما را برای حرکتهای مثبت و سازنده و راهگشای زندگی یعنی میتونه بهمون پویایی بیشتری بده خیلی وقتها ما اصلاً این را دقت نمیکنیم یعنی اسیر استرسها میشویم درحالیکه اگر شناسایی کنیم و متوجه باشیم که این استرس میتونه پیامی از عالمی دیگه برای ما باشه اونوقت تحرک، پویایی و حرکت را برای ما به ارمغان میاره.
مثلاً یه مثال میزنم وقتی ما دچار چاقی میشویم این چاقی استرس که بهمون وارد کنه شاید داره پیغام میده که به وضعیت خطرناک جسمی دچار شدیم یک وضعیت استرسزا در این حالت میتونه به ما کمک کنه ما بفهمیم که خوب این استرسی که دچارش شدیم مفهوم و معنیاش این نیست که ما خودمان را سرزنش کنیم یا گرفتار بشیم در اینکه چه کنم، چه کنم این میتونه به ما پیغام بده که ازنظر سلامت جسمی ما در حالت هشدار و وضعیت قرمز قرار داریم پس میتونه حرکت در ما ایجاد کنه اگر ما اهل تحرک باشیم اگر ما اهل بلند شدن برای تغییر باشیم بنابراین اگر در همین حالت چاقی هم در نظر بگیرید مثال چاقی را در نظر بگیرید دو روی سکهاش این هست یکرویش این هستش که انفعال میاره برای ما و ما همچنان به خوردن و خوابیدن ادامه میدهیم یه روی سکه میتونه به ما پیغام بده که تو در حالت جسمانی خوبی نیستی بلند شو حرکت کن و این حالت را تغییر بده و باور کن دوستان این پیغامها دائماً در ذهن و روان ما تکرار میشه چیزی که باعث میشه ما این پیغامها را خصوصاً در استرسهامون دریافت نکنیم ضعیف بودنمان نسبت به وقایع هست و شرطی شدنمان در زندگی؛ این شرطی شدن و ضعیف بودن واکنش یکسانی را میاره که از گذشته تا الآن بهواسطه تربیت هامون آموختیم.
اما دقت کنید استرس هم دو نوع داره اگر یادتان باشه توی فایل خشم هم گفتم خشم دو نوع بود استرس بد، استرس خوب. همانطوری که در عرایض قبلیم گفتم خوب دقت کنید هر استرسی که سبب انفعال، تلخی رفتاری و گفتاری، پذیرش نداشتن، تعادل و تعامل نداشتن ما بشه استرس بد محسوب میشه و در مقابل استرسهایی که بتواند محرک پویایی ما شوند و ما را به مسیر درست هدایت کنند استرسهای خوب محسوب میشوند ما تمام استرسها را نباید منفی نگاه کنیم بسیاری از استرسها ما را به سمتوسوی مثبت می تونه حرکت بده اگر ما پیام را بگیریم مسئله استرس به اعتقاد من رابطه مستقیمی با نشانهها و پیامهای دریافتی این جهان داره استرس اگر نباشه یعنی ما بی استرسی کامل را داشته باشیم خطر انفعال دائمی سراغمان میاد بنابراین استرس تا یه جاهایی به اعتقاد من لازم هست.
خوب حالا استرسها را دقت کنیم که تقسیمبندی دارند عوامل استرسزا به دو شکل بیرونی و درونی اتفاق میافتد حالا بیرونی چطوری هست درونی چطوری؟
بیرونی دقت کنید عوامل و موقعیتهایی که خارج از حیطه ما هستند و یا اگر در توان تغییر ما هستند کار دشواری در پیش خواهیم داشت دقت کنید گاهی عوامل بیرونی استرس را میتوان تغییر دهد، تغییر داد یا لااقل اثرات آن را کاهش داد عواملی نظیر: ترک محل، قطع رابطه، گفتگوی کمتر، تغییر شغل و غیره…
عوامل درونی استرس چیه؟ بهترین روش تغییر در استرسهایتان پرداختن به خودتان هست سرمایهگذاری روی خودمان، آموزش واکنشهای صحیح در شرایط استرسزا اینها میتونه ما را در مدیریت استرس کمک شایانی کنه شاید هرگز نتوانیم دوستان شرایط بیرونی را تغییر بدهیم اما لااقل میتوانیم واکنش صحیح و مناسبتری در مقابل آنها اتخاذ بکنیم چیزی که ما بهمراتب یادمان میره در زندگی و فکر میکنیم ما شکستخورده عوامل بیرونی هستیم.
حالا چطوری استرسها را مهار کنیم؟ خوب دقت کنید چندین نکته بهتون میگم این نکات، نکات سادهای هست اما با اجرایی کردنش میتوانیم بهراحتی استرس را مدیریت کنیم من نمیگم استرس مدیریتش خیلی ساده است ولی میگم میتونیم حداقل با یک سری عوامل و کارها استرسمان را کاهش بدهیم کاهش استرس بهمرور سطح این استرسها وقتی میاد پایین ما را آدم شادتر مسلط تری خواهد کرد.
خوب چگونه استرسها را مهار کنیم؟
نکته اول ابتدا فهرستی از عوامل استرسزا تهیه کنید یعنی چی؟ بچهها دقت کنید چیزهایی که سبب تنش و استرس شما میشه اینها باید لیست بشه لیست کردنش به چه درد میخوره؟ تمرکز میاره روی عوامل استرسزای ما، ما خیلی وقتها اصلاً نمی دونیم به چه چیزی حساسیم و عصبی و مضطرب میشویم نمیدونیم به چه چیزی حساس هستیم و استرس ما را فرا میگیره مثال میزنم گاهی اوقات احتمال داره برای اینکه شما سر قراری نرسید سر زمان مشخصشده قراری که دارید نرسید مضطرب بشید و استرس شمارا بگیره ولی خودتان هرگز به این دقت نکردید خوب این را دقت کنید و توی لیستتون بیارید چه کمکی میکنه؟ دقت بیشتری میاره برای رفعورجوع آن. بنابراین لیست سازی از استرسها گام اول برای شناسایی چگونگی برخورد با آنهاست مثلاً خود من دقت کنید یکی از چیزهایی که هنوز بااینکه مربی تحول فردی هستم و روی خودم بسیار کار میکنم همین مثالی هست که زدم استرس برام میاره اینکه دیر سر یک قراری حاضر بشم اما این را لیست کردم سالها پیش و فهمیدم استرس اینچنینی طبیعیه برای اینکه نمیخوام بدقول باشم غیرطبیعیاش چیه؟ این را تعمیم بدهم به تمام ساعتها و لحظههای عمرم در تمام ساعتهای بعدازآن قرار هم خودم را مضطرب نگهدارم نه من میپذیرم گام اول دوره دقت کنید من میپذیرم که من انسانم و انسان لازم الخطاست و این اشتباه را سعی میکنم به روش دیگری پاسخ بدهم تا استرس من را نگیره.
نکته دوم تکنیکی هست در روانشناسی به نام پرچم سفید؛ این تکنیک خیلی سریع میتونه ما را به تسلیم وادار کنه تکنیکش چطوری هست؟ هر وقت دیدین که یک عامل تنشزا خصوصاً یک انسان، یک آدم، یک همکار، یک همسر، یا هر چیز دیگه ای یا هر آدم دیگهای سر راهتون قرارگرفته و شمارا داره مضطرب میکنه یا استرس میاره بلافاصله در ذهنتون یک پرچم سفید بهمنزله صلح بالا بیارید یعنی صلح ذهنی انجام بدهید با اون طرف دقت کنید منظورم این هستش که وقتی تنشهای فردی تنشها در روابط فردی رخ میدهد شما آدمهای مقابل را در جا دشمن خودتان ممکنه فرض بکنید و این شمارا بهشدت مضطرب می کنه هر فکری ازایندست سراغتان اومد یا در هر رابطهای حتی این حالت شد بلافاصله یه پرچم صلح را بالا میارید توی ذهنتون و میگید این آدم دشمن من نیست دیدگاهش با من متفاوته بازهم به گام اول و پذیرش میرسیم یعنی با این حالت اگر شما همیشه، دقت کنید اگر ذهن شما دائماً یک پرچم صلح دستش باشه با جهان به اختلاف میرسه؟ نه اگر این را تکرار بکنیم و یادمان باشه ما همواره توی ذهنمان یک آدمی داریم که دائم پرچم سفید دستش هست با جهان به صلح فراوان میرسیم و انقدر استرس ما را فرا نمیگیره بنابراین تکنیک پرچم سفید خودبهخود نشانه صلح دائمی انسانها با خودشان هست این تکنیک شاید به نظر کمی مزاح گونه بیاد خندهدار باشد اما به کار ببندید چون این باعث میشه درجا شما به یک نکته خیلی مهم برسید و اینکه ما دشمن بیرونی نداریم تمام دشمنهای ما درونی ماست یعنی ما واکنش هامون اگر اصلاح بشه استرسهامون اصلاح میشه.
نکته سوم نشانهها را دریابید در هر استرسی دوستان یه نشانه یا نشانههایی نهفته است و عوامل استرسزا عموماً خودشان نشانه این هستند که پیامی در حال انتقال به شماست شاید، شاید دارن به شما میگن سهم انسانی درستتان را راجع به یک موضوع نپرداختید در مثال چاقی الآن دوباره تکرار میکنم شاید نشانهاش این هستش که ما پیام سلامتی را باید بگیریم و سهم انسانی خودمان را بپردازیم، سهم انسانی درست در چاقی این هستش که ما خیلی چیزها را نخوریم تحرک بدنی داشته باشیم و بسیاری از حرکات و اعمال گذشتهی غلطی که باعث چاقی ما میشه را تکرار نکنیم خوب نشانه دریافتن همینه استرسی که شمارا فرامیگیره لطفاً در پی نشانه یابی باشید و پیغام را بگیرید هر وقت پیغامها را بگیرید استرس شما بلافاصله کاهش پیدا میکنه.
نکته چهارم تعادل را در پیش بگیرید زندگی خودمان را به چند بخش مشخص تقسیم کنیم و برای هر بخش بهاندازه کافی وقت بگذاریم ما خیلی وقتها به خاطر اینکه زندگی مون از حالت تعادل خارج میشه مضطرب میشویم و استرس فرا میگیره ما را و بخشهای دیگرمان را هم دچار مشکل میکنه تعادل در تمام بخشها یعنی شما به ذهنتان توجه کنید به جسمتان توجه کنید به تفریحاتتان توجه کنید به شغلتان توجه کنید به روابط تان توجه کنید به مطالعاتتان توجه کند به همه اینها توجه کنید، توجه به این مفهوم نیست که وقتتان را تمام بگذارید به این مفهوم هست که شما به هر بخش مهم زندگی که خودتان برای خودتان چیدید توجه مناسب و مفیدی داشته باشید و نه لزوماً وقت زیادی براش بزارید اونوقت استرس شما کاهش پیدا میکنه.
بسیاری از استرسها به خاطر این سراغ ما میاد که ما یادمان میره که زندگی تکبعدی نیست و باید در تمام بخشها به آن دقت کنیم. نپرداختن به یک بخش به مفهوم ضرر و زیان دیدن و مضطرب شدن در بخشهای دیگر هم هست اگر به کسبوکارتان بهموقع نپردازید دچار مشکلات اقتصادی و کاری فراوان میشوید اگر در بخش روابط تان با خودتان، همسر، همکار و غیره پرداخت نشه شما در همان بخش دچار مشکل میشوید و در بخشهای دیگر هم این روابط تأثیرگذار خواهد بود در بخش تفریحات اگر بهموقع مسافرت نروید یا تفریح نکنید آسیبهای جدی روحی و روانی میبینید در بخش جسمی اگر دقت نکنید سلامتتان را از دست میدهید در بخش ذهنی هم اگر توجه نکنید حتماً سلامت روحی و فکریتان را از دست میدهید بنابراین تعادل بخشی در تمام امور میتونه ما را کمک کنه که به استرسهامون فائق بیاییم نمیکنیم چون تعادل بخشی در نوع خودش کمی سخته برای اینکه ما میخواهیم پیوسته و مداوم یه سری کارها را بکنیم و ثبات در مسیر درست را تجربه کنیم و اینیک مقداری سخت هست اما اگر یکجایی ما خودمان را واقعاً موظف کنیم به تعادل بخشی در امور آنوقت تعادل بخشی در ذهن و روانمان هم تجربه خواهیم کرد درنتیجه استرس کمتری خواهیم داشت.
نکته پنجم نه گفتن را بیاموزیم دقت کنید بچهها گاهی یک کلمه نه میتونه ما را از دردسرهای بزرگ نجات بده و دردسر استرسزا را از ما دور بکنه نه گفتن یک مهارت ذهنی و کلامی بزرگ محسوب میشود در عرصه فعلی جهان در دنیای دیجیتال امروز بهترین راهکار برای دوری از استرس نه گفتنهای خوب است نه گفتنهای خوب یعنی چی؟
یعنی جایی که واقعاً میبینیم این کار و امور استرس بیهودهای برای من و شما دارد یه نه خوب بهش بگیم و استرسهای فراوان را روی دوشمان نکشیم قرار نیست ما تا آخر عمرمان اضطراب و استرسی را داشته باشیم که دیگران به ما تحمیل کردند این روش غلط ذهنی من و شماست که من و شمارا وادار میکنه به اینکه خجالت بکشیم سرپوش بزاریم مراعات کنیم بعد اسمش را هم میزاریم حرمت کردن اصلاً این نیست حرمت حقیقی وقتی رعایت میشه که حریمهای شما هم رعایت بشه بنابراین وقتی حریم شما رعایت نمیشه یعنی حرمت شما از بین رفته و چرا ما به آدمی که حرمت و حریم ما را رعایت نمی کنه نه نمیگیم یه جمله را قبلاً گفتم بازم میگم نه را به دیگران درشت بگید تا بله را به زندگی درست گفته باشید خوب دقت کنید چی میگم یه نه درشت به دیگران، دیگران افراد غلط زندگیه افراد اشتباه روابط غلط، نه را به دیگران درشت بگید تا بله را به زندگی درست گفته باشید.
نکته ششم به جسمتان توجه داشته باشید همانطور که قبلاً گفتم و تأکید فراوانی کردم و الآن هم در همین مبحث مثال جسمی را زدم داشتن تناسباندام موردعلاقه همه ما هست با رعایت نکاتی ساده نظیر دقت در خوراک انجام فعالیتهای بدنی مناسب و منظم و تنظیم خواب جسم شاداب و مناسبی میتوانیم برای خودمان فراهم بکنیم این جسم شاداب و قوی تأثیرات خیلی خوبی در روحیه روان و کاهش استرسهای ما دارد شما ۲۰ دقیقه تا ۴۵ دقیقه ورزش کنید فعالیت بدنی داشته باشید ببینید چه حال روحیه خوبی پیدا خواهید کرد اصلاً جسم شما که با فعالیت فیزیکی به طراوت میرسه حال روحیه شما هم دگرگون خواهد شد.
نکته هفتم گفتگوی مناسب هست در هنگام وقوع استرسها لطفاً با خودتان، اول با خودتان گفتگوی مناسب داشته باشید یعنی چی؟ یعنی رفتار مخرب کلامی نداشته باشید خودتان را سرزنش نکنید به خودتان دروغ نگید از این رفتارها پرهیز کنید اینکه دیگه دست خودمونه وقتی استرس میگیریم چرا به خودمان بدوبیراه میگوییم خیلی از آدمها اینطوری هستند بنابراین گفتگوی خودتان را دقت داشته باشید و در آن لحظه از خود تخریبی دستبردارید بعد با افراد باتجربه دلسوز و آگاه گفتوگو کنید ترجیحاً مشاوره بگیرید خصوصاً از افرادی که دارای صلاحیت و آگاهی بالا هستند یادمان باشه هر درد و دلی نمیتونه استرس ما را کاهش بده ایبسا گاهی درد و دلی جایی مطرحشده و بعد فراگیر شده و از دهان دیگران چیزهایی بیرون آمده که آبرو و حیثیت ما را برده بهتره استرس وقتی سراغ تون میاد اول گفتگوی ذهنی خوب و کلامی خوب با خودتان داشته باشید و بعد فرد مورد اعتمادی که بتونه کمکتان کنه و نه لزوماً فقط شنونده باشه انتخاب کنید و باهاش صحبت کنید اگر کسی را فقط برای شنونده بودن انتخاب میکنید لطفاً کسی باشه که حرف شمارا شایعه نکنه و پراکندهگویی نداشته باشه.
نکته هشتم تعویض زمینبازی هست یعنی چی؟ گاهی شرایط استرسزا و عوامل استرس مکرراً برامون اتفاق میافتد شاید دارند پیغام میدن اون محیط و اون شرایط به درد کیفیت مطلوب زندگی شما نمیخوره؛ یعنی زندگی شمارا داره تباه میکنه لازم هست زمینبازیتان را تعویض کنید لازم هست محل کارتان را عوض کنید لازم هست همکاری با یک همکار را قطع کنید. شاید شغلتان را تغییر بدهید محله و روابط فعلیتان را ترک کنید اونوقت حالتان خوب بشه چون ما گاهی نمیتوانیم هیچ تغییری در اطرافیانمان ایجاد کنیم ما فقط میتوانیم خودمان را تغییر بدهیم و به نظر من اصلاً نمیتوانیم کسی را تغییر بدهیم مگر کسی بخواهد بنابراین وقتی اضطراب و استرس مدام سراغ شما میاد شاید دارن میگن قاعده بازی اینه که زمینبازی را عوض کنید یه زمینی که بتونید توش توپ بزنید دقت بکنید در فوتبال هم همینطوری هست چرا بین دونیمه که میشه زمینبازی را عوض میکنند به خاطر اینکه شرایط برای دو طرف یکسان باشه گاهی از چپ به راست زدن زندگی ما را درست میکنه و گاهی از راست به چپ یعنی این عکس بودن قضیه را امتحان بکنید در مسائل استرسی هم همینطوری هست اگر دائماً عوامل استرسزا شمارا تهدید میکنه شاید لازم باشه که زمینبازی را عوض کنید و شرایط را تغییر بدهید، شرایط بیرونی را تغییر بدهید.
نکته نهم جهانبینی و نگرش تان را به زندگی تغییر دهید خوب حالا دوستان تغییر در نگرش و جهانبینی چیز سادهای نیست یکی از سختترین کارهایی هست که یک انسان می تونه بکنه و به خاطر اینکه تغییر نگرش به این سادگی انجام نمیپذیره ما سالیان سال دارای یک نگرشی بودیم از کودکی تا الآن و این نگرش میتونه سالهای سال بهدستآمده باشه و یکشبه هم از بین نمیره تغییر در نگرش نکته بسیار مهمی هست دقت کنید داشتن یک نگاه چندبعدی، منعطف و قابلتغییر در حقیقت میتونه استرسهای ما را بکاهد بسته بودن تفکر و دیدگاه ما سبب میشود ما تنها به یک راهحل و یا حداکثر چند راهحل دائمی ساده در برخورد با استرسهای زندگی دست پیدا کنیم.
گاهی اوقات ما فکر میکنیم همواره حق با ماست نگاه کنید بسیاری از آدمها دائماً فکر میکنند حق با آنهاست شما میتونی نظر خودت را داشته باشی ولی این نظر فقط نظر شماست نه لزوماً نظر درست اگر تکبعدی باشیم در تمام چیزها اظهارنظر میکنیم و نظر خودمان را درست میدانیم اما اگر منعطف باشیم میگیم شاید نظر دیگران هم درست باشد و من چیز غلطی آموخته باشم لزوماً تجربه ما تجربه صحیحی نیست لزوماً نگاه ما نگاه درستی نیست این نگاه میتونه برای من و شما درست باشه نه برای همه خلایق بنابراین اگر در باورها و نگرش هامون تجدیدنظر کنیم و یقین کنیم که پاسخهای متفاوتی به پرسشهای این جهان قابلارائه هست به اتفاقات این جهان میشه واکنشهای متفاوتی ارائه داد این زمینه باز کمک خواهد کرد به اینکه ما موفقتر از قبل باشیم.
بنابراین دقت کنید چون زندگی یک امر صُلب ایستا و خشک نیست بلکه رونده پویا و متحرک است بهتر است که ما در برخورد با دیدگاه دیگران و کلیت جهان دارای نگاهی منعطف باز و مناسب با پیچیدگیهای آن باشیم ما خیلی وقتها نگاه تکبعدی مون سبب ترک خوردن ذهنی و عینی زندگیمان میشه گاهی برخورد سفتوسخت با نگاه دیگران و دیدگاه دیگران سبب استرس بالا درمان میشود چون فکر میکنیم لزوماً آنچه که ما یافتیم یا یاد گرفتیم درست هست درصورتیکه این میتونه غلط باشه حالا شاید بپرسید خوب برای تغییر نگرش و جهانبینی اصلاً چهکار بکنیم؟ من چند تا نکته را خدمتتان میگم اینها شاید کمکمان بکنه برای تغییر نگرش و جهانبینی که امری سخت اما امکانپذیر هست.
۱. جلسات آموزشی و دورههای آموزشی مناسب شرکت کنید گاهی شرکت در یک دوره مناسب آموزشی دیدگاههای متفاوت و جدیدتری را برای ما خلق میکند.
۲. کتاب مناسب بخوانیم خواندن کتاب آشنایی با دیدگاه نویسنده و دیگر انسانهای جهان هست به ناگاه وارد جمعی عظیم از دیدگاههای متفاوت این دنیا میشویم نگاه ما را کتاب میتونه تغییر بده گاهی با خواندن یک کتاب بهشدت عمیق میشویم گاهی با خواندن یک کتاب تأثیر بسیاری در روح و روان خودمان و دیگران میتوانیم بگذاریم من بارها چیزهایی را مثال زدم عبارات و نکاتی را که از کتابها خوندم و این نشان میده بهشدت در من عمیق شده این خوندن ها اگر اینجوری فکر کنیم و اگر این دیدگاه را داشته باشیم میتوانیم جهانبینی و نگرش منعطفی را تجربه کنیم.
۳. پذیرش خودمان را بالا ببریم همانطور که در گام اول دوره شفای ذهن گفتم پذیرش بالا جهانبینی بهتری را برای ما خلق میکند جهانبینی منعطفتری را برای ما خلق میکند پذیرش خود و دیگران سبب صلح با خود و دیگران خواهد شد.
۴. سفر کنیم تا جایی که میتوانیم سفر داشته باشیم چون سفر تجارب بالایی را با ما همراه میکند آشنایی با اقوام و فرهنگهای مختلف و دیدگاههای مختلف در سراسر کشور و دنیا سبب میشه ما نگاههای تکبعدی خودمان را از دست بدهیم سفر تجربه درونی و بیرونی بسیاری برای ما خواهد داشت و این جهانبینی جدیدی را برای ما خلق خواهد کرد.
۵. نکته بعدی همانطور که گفتم تعادل بخشی در تمام عرصههای زندگی هست گاهی ما میبینیم آدمهایی که فقط به ورزش میپردازند هیکل و اندام خوبی دارند اما دیدگاه خوبی نسبت به جهان ندارند ورزشکار تکبعدی هستند و نگاهشان فقط نگاهی وسواس گونه به بدن خودشان هست گاهی میبینیم کتابخوانهایی که بهشدت از جسم و سلامت جسمانی خودشان غافل هستند و بسیاری آدمهایی که تکبعدی زندگی میکنند اگر قراره جهانبینی خوبی داشته باشیم تعادل بخشی به زندگی میتونه متعادل شدن دیدگاهمون را هم به دنبال داشته باشد.
۶. و در پایان نکتهای که خیلی برای من مهم هست ایجاد روابط صحیح هست، روابط صحیح میتونه پایداری در جهانبینی مثبت را به دنبال داشته باشد بدین معنا که اگر ما روابط صحیحی داشته باشیم در روابط صحیح دیدگاههای صحیح و درستی را متوجه میشویم که شاید لزوماً آنها را نیاموخته باشیم روابط درست با آدمهای غنی و درست میتونه زندگی ما را جلا بدهد.
جهانبینی تغییریافته در روابط بسیار بسیار اتفاق میافتد یعنی ما گاهی در یک رابطه با جهانبینی و نگرش آشنا میشویم که بسیار خوب صحیح عمیق صلحآمیز پر از ثروت درونی و بیرونی هست و این میتونه جهان ما را عوض کنه هم جهان ذهنی هم جهان عینیمان را. این نکات را مؤثر میدانم در تغییر جهانبینی و نگرشمان به خودمان وزندگی و بنابراین تغییر جهانبینی و نگرش هم استرس را از زندگی ما بیرون میبره یا لااقل کاهش میده.
۷. نکته پایانی در مسئله استرس و درمان آن حل استرسها هست یعنی چی؟ گاهی اوقات ما اصلاً میدونیم استرس داریم مضطرب ایم ولی بهش نمیپردازیم چارهجویی نمیکنیم راهحل را به شن میپردازیم و باز اون فرار روبهجلو رخ میده یعنی چی؟ یعنی از مسئله فرار میکنیم اینقدر استرس ما را فرامیگیرد که بهش نمیپردازیم حلش نمیکنیم و حل استرس میشویم اینجوری استرس به ما فائق میاد من دیدم گاهی آدمهایی که اصلاً به استرس نمیپردازند مضطرب هستند ولی ریشهیابی نمیکنند و به درمانش نزدیک نمیشوند چون این براشون ترس آوره به اعتقاد من حل استرس ازآنجا آغاز میشه که ما رو در روی استرس بایستیم و ببینیم واقعاً منشأ اضطرابهای ما کجاست و نکاتی که در این پادکست آموزشی گفتم را اجرایی کنیم تا استرسهامون کاهش پیدا بکنه فرار روبهجلو در استرس یعنی نپرداختن به حل مسئله استرس؛ استرس و اضطراب مثل هر عامل دیگری چه درونی باشه چه بیرونی راهحلهای زیادی داره که در این پادکست به برخی از آنها اشاره کردم.
امیدوارم که این فایل آموزشی هم کمک کنه به رفع موانع ذهنی ازجمله استرس و اضطراب که لزوماً و دقیقاً به آن پرداختیم موفق و موّید و سربلند باشید.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1c4q1xx’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.