جلسه نهم دوره آنلاین شفای ذهن: ترک رفتارهای مخرب؛ باجدهی و باجخواهی؛ تنبیه کردن
توجه: این مطلب آموزشی، بخشی از دوره آنلاین شفای ذهن است.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-2o4oeyd’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
جلسه نهم/ هفته نهم/ ادامه گام پنجم: ترک رفتارهای مخرب؛ باجدهی و باجخواهی؛ تنبیه کردن
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1yurn4l’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایلهای صوتی زیر را گوش کنید:
آیتم تنبیه کردن:
[av_hr class=’short’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-r79zw5′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
آیتم باجدهی و باجخواهی:
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1on2bx1′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
متن پیادهشدهٔ فایلهای بالا:
آیتم تنبیه کردن:
به نام خداوند مهر و خداوند جان خداوند بخشنده مهربان سلام دوستان پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده کتاب فقط آویزان خودت شو در سلسله مباحث دوره شفای ذهن یا تحول ذهنی هستیم و در گام پنجم رفتارهای مخرب آیتم “تنبیه کردن”
بسیاری از ما در طول روز هفته سال و زندگیمان دچار تنبیه کردن میشیم این تنبیهات گاهی ذهنی هست گاهی کلامی و گاهی عینی و بدنی یعنی خیلی وقتها ما در ذهنمان تنبیه میکنیم خودمان را و دیگران را بعد در کلاممان این تنبیه کردن میاد و بعد در فیزیک و عینیت اتفاق می افته و خودمان دیگران را تنبیه بدنی میکنیم. در حقیقت تنبیه کردن در ادبیات قدیم ما از ریشه تنّبه به معنی آگاهی دادن و آگاه شدن بوده در ادبیات فارسی معمولاً این واژه به معنای آگاه شدن به کار میرفته یعنی بیداری یعنی به ما نوعی آگاهی میبخشیده اما در دوران مدرن و حتی در دوران پسا مدرن فعلی تنبیه کردن به واژه مذموم و ناراحتکننده تبدیلشده و الآن استفادهای که در روانشناسی ازش میشه به مفهوم آزار و اذیت جسمی هست البته این آزار و اذیت همانطور که گفتم ذهنی و کلامی هم صورت میگیره نوع ذهنی آن معمولاً از سرزنشها و کمالگراییهای انسان نشأت میگیره و در این حالت انسان دائماً به مواخذه و دادگاهی کردن خودش مشغول میشه.
در نوع عملی نیز در حقیقت ما با یک نوع والد شدت یافته مواجه هستیم والدین یعنی همان پدر و مادر و اجتماعی که از گذشته تاکنون مواردی را در ما زنده نگهداشته و بر اساس آن رفتار ما را شکل داده والد معمولاً فشاری ذهن است که منجر به رفتارهای غلط در ما میشود مثل تنبیه بدنی مثلاً ما چون پدر و مادرمان تنبیهمان میکرده میآموزیم فرزندان خود را نیز تنبیه کنیم. اما تنبیه اگر تأدیب نفس باشد یعنی اگر برای آموزش نفس باشد که به راه راست مستقیم شود ایرادی ندارد یعنی چی ایرادی نداره دوستان؟ یعنی ما خیلی وقتها میریم در مسیر اصلاح نفس شیطانی خودمان میفهمیم کارمان اشتباه است آنجا تنبیه از روی آگاهی اگر صورت بگیره به نظر من کاملاً درسته یعنی چی؟
تنبیهی که برای نفس، اصلاح نفس صورت میگیره تنبیه تفاوت داره با تنبیههای مرسوم در روانشناسی وقتی شما تنبیه نفس را در نظر میگیرید خودت را از چیزی که میتونه لذت برات بیاره محروم میکنی تا به عزت الهی دست پیدا کنی فرضاً من یه چیزی نفسم میخواد نفس شیطانی من یک لذت کاذب را می خواد من این را آگاهانه میفهمم اولین گام در مسیرش نمیزارم طبیعی هست که این نوعی تنبیه کردن محسوب میشه برای لذتجویی نفس و این اما عزت دائمی برای کسی که به این مسیر معتقد هست خواهد داشت اما اگر تنبیه به ملامت سرزنش و واکنش منفی خارجی بیانجامد ازنظر من بهعنوان مربی تحول فردی بههیچعنوان پذیرفته نیست تنبیه در تأدیب نفس باید به تهذیب نفس یعنی پاکیزگی منجر شود نه به تذهیب نفس یعنی آراستگی آن.
یعنی خیلی وقتها ما میایم در تنبیه نفس یعنی اون چیزی که نفس شیطانیمان میخواد هم یه اشتباه میکنیم و فکر میکنیم نفسمان را تنبیه کردیم در حقیقت اون تنبیه نفس نیست بلکه آرایش نفسه تهذیب نیست تذهیبه، تهذیب یعنی پاکیزگی تذهیب یعنی آراستگی ما خیلی وقتها تأدیب نفسمان هم غلط هست یعنی خودمان سر خودمان کلاه میگذاریم اما تنبیه با عنوان یک رفتار غلط روانشناسی کاملاً از سوی جوامع علمی و تجربی پذیرفتهشده ما هممون میدونیم این کار غلطی هست بنابراین این کار مذموم هست اول باید بدانیم که معمولاً دلایل تنبیه کردن و تنبیه شدن چی هست و بعد بپردازیم به درمانش.
نکتهای که اینجا خیلی مهم هست اینه که ما این را از کودکی هامون گذشته هامون معمولاً داریم و بعد یادمان باشه این را روی فرزندانمان یا دیگران اجرا نکنیم هر تنبیه بدنی نشانگر لکهای تیره از گذشته ما هست از آموختههای ما هست که باید ترک بشه.
حالا دلایل تنبیه کردن معمولاً چی هست؟ فشار والد یعنی آموختههای گذشته ما از طریق والدین اجتماع و محیط چیزی که بهشدت به ذهن ما فشار میاره و تنبیه کردن را توجیه میکند و خیلی وقتها ما میشنیدیم در قدیم که میگفتند بچه را انقدر باید زد تا یاد بگیره و اگر خاطرتان باشه بزرگترها بهتر یادشان هست که فلک کردن در مدارس بود و بچهها را تنبیه بدنی میکردند خیلی مسائل دیگه هم اتفاق می افته در تنبیه بدنی و این فراموش میشه که این بچه با این طرز تفکر تنبیهکننده فردا بزرگ میشه و در اجتماع در ازدواج و در خیلی از مسیرهای دیگر کاری شغلی و خانوادگی همین تنبیه کردن را سرلوحه خودش قرار میدهد و فاجعه میآفریند.
اگر تنبیه من و شما تنبیه بدنی غلط تنبیه رفتاری کلامی غلط باشه لکه تیرهای در روح و روان ما بهجا خواهد گذاشت که خروجیهای بعدی لجن وار و عفونتزایی از ما صادر میکنه اگر میبینیم اجتماع ما در حال کنونی بهشدت آشفته هست بهشدت به سمت عصبی شدن هست بهشدت همه همدیگر را تنبیه کلامی رفتاری میکنند به خاطر این گذشته غلطی هست که عموماً ما در بطن والد هامون یاد گرفتیم و آموختیم چشم و گوش و هوش و حواس ما یاد گرفته از طریق اجتماع از طریق خانواده و همان را داره خروجی میده بنابراین تنبیه اساساً مردود هست.حالا دلایل تنبیه کردن پس یکیش میشد فشار والد؛
دومی کمالگرایی، چیزی که در دوره شفای ذهن یا تحول ذهنی گام نهم بهش پرداخته میشه کمالگرایی اساس فشارهای روانی هست که ما چون خودمان را معمولاً با دیگران مقایسه میکنیم و نه با خودمان دچارش میشویم یعنی اگر من خودم را با خودم مقایسه کنم فشار از روی من برداشته میشه و احتمالاً تنبیه ذهنی کلامی و رفتاری از من سر نمیزنه ما خیلی از آدمهای کمالگرا راداریم که وقتی میبینیمشون فشار بسیار غیرمنطقی دارن به خودشان میارن برای یک نتیجه غیرممکن یا نتیجه بسیار واهی حتی اگر به نتیجه همدست پیدا بکنند بازهم راضی نمیشوند آدمهایی که دچار کمالگرایی میشوند و معمولاً مستعد تنبیههای ذهنی زبانی و رفتاری هستند.
نکته بعدی روابط غلط هست بسیاری از روابط غلطی که ما در اجتماع میبینیم حاصل و خروجی خواهد داشت به نام تنبیه، یعنی روابط به ما فشار میاره من رابطهام با یکی غلط میشه من رابطهام با یکی رابطه غلط هست و بعد دائماً خودم را تنبیه میکنم و بعد احتمال داره به سمت تنبیه بدنی خودم یا دیگران هم پیش بروم درصورتیکه اگر آموزش ببینیم روابط صحیح داشته باشیم و روابط صحیح خودمان را مدیریت کنیم کمتر به دام مقوله تنبیه ذهنی زبانی و بدنی میافتیم.
نکته بعدی سرزنشهای دائمی است همانطور که در همین دوره شفای ذهن و در همین گام پنجم عرض کردم سرزنش کردن یعنی بهموقع به خودت سر نمیزنی آدم اگر سر به خودش بزنه حال و احوال خودش را بررسی بکنه و برسه بهحساب خودش قبل از اینکه بهحسابش رسیده بشه کمتر دچار سرزنش میشه کمتر دچار تنبیه خواهد شد آدمهایی که خودشان را سرزنش میکنند آدمهایی که دائماً دچار سرزنش و خود انتقادی هستند بیشتر مستعد تنبیه و مسائل اون خواهند بود.
نکته بعدی نبخشیدن خودمان هست ما اگر بتوانیم خودمان را ببخشیم حقیقتاً خودمان را اول و بعد دیگران را ببخشیم کمتر دچار تنبیه میشویم نگاه کنید آدمهایی که دست به تنبیه خودشان و دیگران میزنند عمدتاً گره کور نقطه تیرهای دارند در دل و ذهن و روان شون که نتوانستند آن را پاک کنند تمیز بکنند و این گره کور و لکه تیره دائماً جلوی چشمشان میاد و این تیرگی رو توی ذهنشان میاره و باعث تنبیه میشه اگر خودمان را عمیقاً ببخشیم و دیگران را ببخشیم و ازشون عبور کنیم دیگه دچار تنبیه کردن و تنبیه شدن نمیشویم.
نکته بعدی تصمیمات غلط هست آدمهایی که تصمیمات غلط میگیرند معمولاً دچار تنبیه میشوند تصمیم غلطی که دائماً گرفته میشه و ما در چرخه معیوب ذهن میافتیم و دائماً داریم تصمیمات غلط را میگیریم و نمیتوانیم از این چرخه خارج بشیم اگر تصمیمات غلط دائمی اتفاق بیفته و این دلیل داره وقتی تصمیمات غلط میگیریم دائماً یعنی اینکه ما بلد نیستیم تصمیمگیری را آموزش ببینیم آدمهایی که تصمیمات غلط و فاجعهبار میگیرند معمولاً دچار تنبیه میشوند چون از خودشان و تصمیمات شان راضی نیستند خوشحال نیستند.
خوب حالا یه روشهایی را یاد بگیریم بهجای تنبیه ببینیم بهجای تنبیه کردن چهکارهایی میتونیم بکنیم؟ چند تا کار ساده هست اینها را خدمتتان میگم و امیدوارم اینها کمک کنه به اینکه تنبیه نکنیم نه خودمان را نه دیگران را نه ذهنی نه زبانی و نه عملی. اول از همه گفتگوی صلحآمیز با خودمان را تمرین کنیم من بهترین چیزی که در دوره به بچهها میگم گفتگوی با خود با ویس هست یعنی ویس پرکنیم به هر طریقی که می تونیم الآن گوشیها عموماً هوشمند هست و یا ویس رکوردر اگر داریم یا اگر دستگاهی دارین که صوت هست و صوت ما را ضبط میکند میتونیم بذاریم و واقعاً یکبار با شدت تنبیه کردن باهاش صحبت کنیم انگار طرف مقابلمان راداریم تنبیه میکنیم باخشم بسیاری این کار را انجام بدیم و بعد گوش کنیم به این ویس، ببینیم این خشم و این گفتگویی که داریم بهش گوش میکنیم چه کیفیتی داره؟ ازنظر روانی توی همان لحظه چه حالی را بر سر ما میاره؟
و بعد یکبار دیگه این ویس را برعکس انجام بدیم در حالت آرامش یعنی با صلح کامل و بعد این کیفیتها را باهم مقایسه کنیم خروجی که به ما میدهد قطعاً خروجی تأثیرگذاری خواهد بود و ما را وادار میکنه گفتگوی مثبت با خودمان داشته باشیم.
ببینید دوستان اساس رفتار عملی گفتگوی ذهنی ماست ما اگر با ذهنمان گفتگوی خوب داشته باشیم یک گفتگوی مطلوب مناسب داشته باشیم خنک صلحآمیز و باصفا داشته باشیم عین باغ بهشت خروجی ما گلهای بهشتی خواهد بود ما در طول روز نمیتوانیم از این باغ بهشتی که خداوند بهمون ودیعه داده محافظت کنیم درش همه چی میکاریم و بعد میخواهیم خروجیهای درست داشته باشه عملاً ممکن نیست بنابراین گفتگوهای ذهنیتان را خیلی دقت کنید گفتگوی صلحآمیز ذهنی و ویس پر کردن میشه یکی از اون گامهایی که بهجای تنبیه میشه ازش استفاده کرد.
نکته بعدی مراقبه و مراقبت ذهنی هست همانطور که در گام چهارم دوره تحول ذهنی توضیح دادم و گفتم ما یه سری کارها داریم بهش میگیم مراقبه کردن که شامل شکرگزاری به شیوه خاصی هست که توضیح دادم یه سری چیزها هم مراقبت کردنه یعنی ما از خودمان و زندگیمان به شیوه صحیح مراقبت کنیم. منی که ۲۴ ساعت جلوی اخبار تلویزیون و برنامههای تلویزیونی هستم منی که دائماً سرم توی گوشیم هست منی که دائماً با آدمهای نامطلوب سخن سرد داغون میگردم چطوری باید انتظار داشته باشم که سمتوسوی تنبیه کردن ذهنی و زبانی و بدنی خودم و دیگران نرم بنابراین مراقبه و مراقبت ذهنی میخواد.
نکته بعدی تعیین خسارت بهجای تنبیه هست یکی از کارهای عملی که می تونیم بکنیم این هستش که ما اگر ذهنی زبانی و بدنی خودمان یا دیگران را تنبیه کردیم یه جریمه سنگین برای خودمان در نظر بگیریم حالا این جریمه هر چی که هست اگر کار اشتباهی کردیم یه صندوق بذاریم فلان مبلغ را بریزیم توش اگر کار تنبیه را بهاصطلاح مرتکب شدیم پول را کنار بگذاریم اون جریمه را کنار بگذاریم و درراه خیر ازش استفاده بکنیم چون مالی هست به ذهن فشار میاره که تکرارش نکنید بنابراین تعیین خسارتها مالی باشه لطفاً عدد و رقم پولی باشه این به ذهن فشار میاره و باعث میشه شما دست از تنبیه بردارید.
نکته بعدی تنبیه درست داشته باشیم اگر خواستیم تنبیه بکنیم تنبیه از واژه تنّبه، آگاه شدن هست همانطور که گفتم و بعد ما هم تنّبه انجام بدهیم آگاه شدن را انجام بدهیم یعنی چی؟ یعنی در یک بازه زمانی مشخص خودمان را از برخی امکانات مادی محروم کنیم تا ذهن ما بیاموزه روش درست را فرض بفرمایید اگر که شما یک کار اشتباهی انجام بدهید اگر تنبیه میکنید خودتان یا دیگران را حالا تعهد کنید و بگید که من به خاطر اینکه تنبیه میکنم خودم و دیگران را به خاطر اینکه عادت بد تنبیه کردن را دارم از این به بعد فلان غذا را نمیخورم تا یه مدت از این به بعد فلان کتاب را نمیخرم از این به بعد فلان کافه را که دوست دارم برم نمیرم فلان فیلم را که دوست دارم ببینم نمیبینم تئاتر نمیرم به هرچی که علاقه دارید اون علایقتان را برای یه مدتی حذف کنید خودتان را محروم کنید تا تنبیه بشید زمان هم بزارید بگید ۲۰ روز یه ماه دو ماه یک سال این کار را نمیکنم و این به شما میآموزد که دیگه سراغ تنبیه نرید چون درد داره از آن لذت میخواهید بگذرید و این سخته بنابراین ذهنتون عادت میکنه به روش جدید و بنابراین شما میتونید از تنبیه کردن رهایی پیدا کنید.
و نکته آخر این هستش که به عواقب این تنبیه کردنهای ذهنی زبانی و بدنی فکر کنید عمیقاً فکر کنید و ببینید چه بلایی سرخودتان و دیگران ممکنه بیاد اینها را یادداشت کنید و مرور کنید دائماً نگاه کنید ببینید چه بلایی دارید سرخودتان و دیگران میارید امیدوارم که این پادکست آموزشی بهتون کمک کرده باشه که تنبیه او را بشناسید و از آن دستبردارید چند تا سؤال مهم هم از خودتان بپرسید دوستان و این سؤالها این هست که:
آیا خودتان را تا حالا تنبیه ذهنی کردهاید؟
آیا خودتان را تنبیه کلامی کردهاید؟
آیا خودتان و دیگران را تنبیه ذهنی زبانی و عملی کردهاید یا نه اگر عملاً خودتان را تنبیه بدنی کردید دیگران را تنبیه بدنی کردهاید یا نه؟
و نکته بعدی اینکه دوستان یادتان باشه مثل هر کار دیگه ای در شفای ذهن و برای بهبود ذهنی چیزی که خیلی اهمیت داره این هستش که بدانید اینها چون ذهنی هست چون توی ذهن و زبان و روان ما جاافتاده کمی زمان میبره تا بهبود پیدا بکنه یعنی تنبیه کردن فقط همین امروز با چهارتا دونه حرکت و چهارتا فایل آموزشی مرتفع نمیشه شاید ۱۰ سال ۲۰ سال ۴۰ سال عادت غلط داشته باشیم و این زمان میبره که پاک بشه اما این چون ذهنی بوده حتماً ذهن ما می تونه این را برطرف کند و در جهت مثبت حرکت بکنه و از تنبیه کردن عبور کنه.
ممنون شما هستم که به این پادکست گوش کردید پیرحیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده کتاب فقط آویزان خودت شو خدا نگهدار شما.
آیتم باجدهی و باجخواهی:
به نام خداوند مهر و خداوند جان خداوند بخشندهی مهربان سلام دوستان پیر حیاتی هستم مربی و مدرس تحول فردی و نویسندهی کتاب فقط آویزان خودت شو، در ادامه سلسه مباحث دورهی شفای ذهن یا تحول ذهنی به گام پنجم یا ترک رفتارهای مخرب و آیتم شناخت حقوحقوق خود یا باجدهی و باجخواهی میرسیم.
باجدهی و باجخواهی در حقیقت رفتار بسیار زننده و زشتی هست که ماها خیلی مرتباً دچارش میشیم و تکرارش میکنیم باجدهی و باجخواهی خیلی وقتها در لایههای رویی و مشخص ما هست خیلی وقتها هم در لایههای زیرین ذهنی و پنهان درون ما هست که ما گاهی اصلاً بهش واقف نیستیم یعنی اصلاً متوجه نیستیم داریم دچار باجدهی و باجخواهی میشیم، باجدهی و باجخواهی در حقیقت وقتی از ذهن و دل و روان ما پاک میشه که ما به حقوحقوق خودمان واقف بشیم شناخت حقوحقوق خودمان عاملی هست که باجدهی و باجخواهی را از ما دور خواهد کرد حالا این شناخت حقوحقوق خود از دیدگاه من در دو حوزه قابلبررسی است: اول حقوحقوق انسانی و انسان بودن ما، دوم حقوحقوق فردی و اختصاصی ما و ما در ادامه به این دوتا مطلب میپردازیم و بررسی میکنیم که اینها چطوری هست چگونه هست و ازش خواهیم آموخت.
در حقوحقوق انسانی ما در حقیقت این نوع حقوحقوق ارتباط با ویژگیهای انسانی ما داره مثل دیگر موجودات نیستیم خیلی از موجودات این حالتهای انسانی ما را ندارند گیاه، حیوان این خصوصیات رو لزوماً نداره این ویژگیهای انسانی کدامه؟ تعقل و تدبر، تصمیمگیری، انتخاب، گفتار و رفتار مشخص انسانی، و بسیاری از ویژگیهای دیگه نظیر فداکاری، ایثار، مهربانی که ممکنه در دیگر موجودات نباشه.
این حقوق انسانی از سوی خالق هستی عطاشده و نهادینهشده در وجود همهی انسانها هست انسانها تنها با وضع قوانینی آن را به شکل و شمایل قابلدرک درمیارند مثلاً روانشناسان یا جامعه شناسان گونهی خاصی از فداکاری را تبیین و تعیین میکنند و راجع به آن صحبت میکنند یا مثلاً روانشناسان بهگونهای خاص آن را خطاب میکنند مثلاً تئوری انتخاب، تئوری act اینها درواقع همون تببین حقوحقوق انسانی ما انسانهاست این حوزه البته بیشتر با روان و اخلاق مبحث علمی اخلاقیات انسانها در ارتباط هست.
در مورد حقوحقوق فردی و اختصاصی این ارتباط نزدیکی با ویژگیهای عرفی اجتماع داره با قوانین اجتماعی داره نگرشهای جنسیتی طبقهبندیهای خاص اجتماعی نظیر کارگران تجار پزشکان مهندسان و همچنین همسر بودن همکار بودن همسایه بودن پدر مادر بودن دانشجو و دانشآموز بودن اینها همه جزء حقوحقوق فردی و اختصاصی ما محسوب میشه که ما با شناخت اون میتونیم بهتر زندگی کنیم و فرد مؤثر و مفیدتری باشیم من معتقدم برای ارتقاء حقوحقوق انسانی لازم هست یه سری کارها را انجام بدیم ازجمله پذیرش همانطور که در تمام گامهای دورهی تحول ذهنی یا شفای ذهن گفتم پذیرش اصل اساسی و بنیادی هست دوستان اگر ما پذیرش مان بالا بره میپذیریم که ویژگیهای منحصربهفردی داریم همهی ما انسانها و بعد در کنار هم میتونیم با صلح و صفا زندگی کنیم. پذیرش در باجدهی و باجخواهی اونجا به کار میاد که به ما میفهمونه ما سهم انسانی درستمون را باید بدیم نه باجدهی داشته باشیم نه باجخواهی. اگر شناخت حقوحقوق خودمان را درست بفهمیم و درک کنیم و عملی کنیم درواقع پذیرش را داریم تمرین میکنیم سهم انسانی درست را میگیم همانطور که در گام اول توضیح دادم.
پس نکتهی اول پذیرش هست و بهتبع اون نکتهی دوم مسئولیتپذیری و انتخابهای درست هست دلیلی نداره وقتی یه نفر میاد از ما باجخواهی میکنه ما باج رو بهش بدیم مگر جونمون درخطر باشه مگر واقعاً جونمون درخطر باشه در غیر این صورت ما باید مسئولیتپذیری را تمرین کنیم و دست به انتخابهای درست بزنیم.
اگر من میرم یه جایی توی یه سازمانی توی یه شرکتی توی نهادی یا هرجای دیگری از من میخوان باج بگیرن برای انجام کارها چرا انجامش میدم؟ چون ذهن من شرطی شده چون ذهن من پذیرش نداشته چون ذهن من مسئولیتپذیری را تموم نکرده و نیاموخته این آدمی که داره از من باجخواهی میکنه را باید ادب کنم با رفتار صحیح بنابراین مسئولیتپذیری و انتخاب مسیر درست انتخاب روش درست بسیار کمک میکنه به بهبود و ارتقاء ویژگیهای انسانی مون.
نکتهی بعدی، یافتن معنا و حکمت در امور جهان هست ما اگر همینطوری زندگی بکنیم بلبشو و نامنظم و آشفته بدون هدف و معنا چطوری میخوایم ویژگیهای انسانیمان را مثل مهربانی، ایثار، عشق و دیگر موارد رو تجلی بدیم و غنی بکنیم یافتن معنا و حکمت در امور جهان همانطور که بارها گفتم و در کتاب فقط آویزان خودت شو هم تصریح کردم یعنی اینکه هر چیزی که اتفاق میوفته اتفاقی نبینیمش پیامش را درک کنیم و ببینیم چه معنایی را میخواد به ما القا کنه حکمت یعنی اینکه بفهمیم خداوند متعال در دل همهی پدیدهها حوادث و جریانات داره پیامی را به ما میده داره به ما آموزش میده داره به ما یاد میده چی رو یاد میده؟ بهتر زندگی کردن را مفید و مؤثر بودن را بنابراین یافتن معنا و حکمت کمک میکنه به من و شما لختی بیاندیشیم عمیقتر بشیم و به این راحتی بابت هر چیزی تند و تلخ و باج ده و باجخواه نباشیم.
نکتهی بعدی یافتن لنگرهای زندگیه بچهها لنگرهای زندگی یعنی چیزهایی که در تلاطمهای زندگی و مشکلات و مصائبی که ما فکر میکنیم مشکل و مصائب هست ما را نجات بده مثل اون کشتی که با لنگر انداختن بهموقع از طوفان نجات پیدا میکنه این لنگرهای زندگی نکتهی مهمیه لنگرهای زندگی دقیقاً یعنی اینکه ما به نقاط محکمی در اندیشه زبان رفتار و گفتارمان دست پیدا بکنیم که بهراحتی در تلاطمهای زندگی نابودنشیم بتونیم کشتی روح و روانمان را بهسلامت به ساحل درست برسانیم.
حالا این نکات را من بیشتر توضیح خواهم داد و یادمان باشه بچهها اینها مسائلی نیست که ما بخواهیم بهراحتی ازش بگذریم لنگر زندگی یعنی ما اینقدر سبک نباشیم که با تندبادی از جا در بریم ما اینقدر سبک نباشیم اینقدر بیتدبیر نباشیم که بهراحتی زندگیمان با کوچکترین تلاطمها از هم بپاشه وقتی باجدهی و باجخواهی میکنیم یعنی دنبال لنگر زندگیمان نیستیم وقتی باجدهی و باجخواهی میکنیم یعنی اینکه معنا و حکمت جهان را نیاموختیم این چهارتا نکته تا اینجا.
نکتهی پنجم، ایمان بیاریم به الذین یومنون بالغیب یعنی به چیزی که در غیب وجود داره به پروردگار عالمیان به آنکسی که هیچکس نیست به آنکسی که آفرینندهی جهان هست به آنکسی که در قد و قوارهی فهم اون نیستیم اما میدونیم حضور داره در تکتک ثانیهها و در تکتک جغرافیاهای ذهنی و زمینی و شهری و قلبی ما، جغرافیای درونی ما و بیرونی ما ایمان به اینکه پروردگاری داره این جهان باعث میشه ما عمیقاً آرامش پیدا کنیم و درنتیجه جهان را متعلق به حضرت حق بدانیم و بهراحتی به کسی باجدهی و باجخواهی نداشته باشیم.
نکتهی بعدی مطالعه و پژوهش درست هست هر وقت مطالعات درستی توی زندگی داشتیم مطالعاتی که به ما عمق و معنا رو هدیه بده ما به این راحتی حاضر به باجدهی و باجخواهی نخواهیم شد مطالعه و پژوهش صحیح یعنی مطالعهای که بهشدت ما را به فکر وادار کنه مطالعهای درست هست که ما را وادار به سؤالهای درست بکنه مطالعهای درست هست که ما را به پاسخهای صحیح بکشونه لااقل اگر پاسخهای صحیح هم برامون نمیاره سؤالهای کاشفانه و جستجو گرانه برای ما داشته باشه.
نکتهی بعدی تعقل و تدبر در امور خودشناسی هستی و آفریدهها هست اینکه بدانیم یک گیاه چطوری از دل یک زمین سفت بهسوی خورشید و نور حرکت میکنه من و شما را به این سمت میبره که بهراحتی باجدهی و باجخواهی نداشته باشیم چرا؟ چون یه دونه ی لطیف و ظریف در زمین کاشته میشه و بعد به لطف الهی سربرمیاره از دل این خاک سفت بیرون میاد ذرهذره به هیچکس هم باج نمیده تا برسه به نور الهی و روشنایی حقیقت اگر دنیا را اینطور تصور بکنیم آیا من و شما دیگه بهراحتی در سفتیها و سختیها و مشکلات و مصائب به دیگران باجدهی داریم؟ یا از دیگران باجخواهی خواهیم کرد؟
نگاه اینگونه یعنی تعقل و تدبر در خودشناسی یه مورچه را نگاه کنید یه بار چندین برابر سنگینتر از خودش را چند برابر سنگینتر از وزنش را برمیداره روی دوشش میگیره و این بار را حمل میکنه تا مسیر خودش تا لونهی خودش ما چرا بارهای خودمان را میخواهیم با باجدهی و باجخواهی بندازیم روی دوش دیگران.
و نکتهی آخر تمرین بهبود شخصیتی و فردی به سمت تحول فردی گام برداریم و آموزش ببینیم برای بهبود شخصیت خودمان من معتقدم آدمها اگر شخصیتشان بهبود پیدا بکنه فرد مؤثر و مفیدتری باشه از زمانشان بهتر استفاده بکنند و روی خودشان سرمایهگذاری کنند هرگز به سمت رفتار مخربی مثل باجدهی و باجخواهی پیش نخواهند رفت.
و اما برای ارتقا و بهبود مورد دوم که حقوحقوق فردی و اختصاصی ما بود من به یک نکتهی بسیار کلیدی اشاره میکنم و همین را کافی میدانم برای اینکه ما بتونیم حقوحقوق فردی خودمان رو کسب بکنیم و اون فرا رفتن از نگاه جنسیتی هست معتقدم بههیچعنوان مغلوب عنوان زن بودن و مرد بودن خودمان نشیم ما فراتر از عنوان زن و مرد بودن هستیم ما انسان بودن خودمان مهمه نه مرد و زن بودنمان یعنی چی؟
من معتقدم که قوانین و عرف اعتقادی و اجتماعی خودمان را تا حدودی باید بپذیریم مثلاً یک زن باید قواعد عرفی اجتماع را بپذیره قواعد شرعی مذهبی را قبول کنه اما این بههیچعنوان ممکنه به این مفهوم نیست که نگاه جنسیتی غالب بشه در اجتماع و بر روی ذهن من و من از حقوحقوق خودم دفاع نکنم من معتقدم که یک زن باید ظرافتهای خودش را حفظ کنه از برداشتن بارهای سنگین اجتناب کند زیرا فیزیک شکنندهای دارد باید حجاب خود را رعایت کند و بسیاری از مواردی که این بایدهای اجتماعی برای ما تعیین کرده است طبعاً هیچکسی زنی را که قمه بکشه زنی را که فحاشی بکنه زنی که روابط نامطلوب داشته باشه رو دوست نداره و صحه نمیذاره اما همین نکات برای مرد هم باید باشه.
این تفکیک جنسیتی بهشدت ضربه زننده هست ما چطور به زنها حق میدهیم که مثلاً سیگار نکشند نگاه مطلوبی بهشون نداریم باید بیحجاب نباشند قمه نکشند فلان کار را نکنند هرچی نکات منفی هست که برای زنها منفی میدانیم برای مردها منفی نمیدانیم متأسفانه این نگاه جنسیتی نگاه غلطی هست من می خوام بهتون بگم که برای ارتقا و بهبود حقوحقوق فردی خودمان باید این نگاه جنسیتی را برداریم اگر قرار است حجاب داشته باشیم همه مردها هم باید حجاب ظاهری داشته باشند بسیاری از ما حجابهای ظاهریمان را رعایت نمیکنیم من مرد هستم آستینم تا بالای بازوم بیرون میوفته عضله هام را به دیگران نشون میدم نمایش می دم من مرد هستم لباسم بخشیاش برهنه است دیدین که الآن داره هرروز یه بخشی از لباسهای ما پاره میشه یه بخشی از لباسهای ما عریانتر میشه برای مردها عرض میکنم من مرد هستم و میگم فحاشی کار درستی نیست برای خانمها اما خودم صبح تا شب فحاشی میکنم.
بنابراین من منظورم این هست که ما نگاه جنسیتی قالب اجتماع را باید از ذهنمون برداریم و یادمان باشه باید تدبیری بیاندیشیم یعنی چی؟ یعنی واقف باشیم که ما هم حقداریم یه سری کارها را انجام بدیم به شیوه درست و این یعنی چی؟ یعنی بدانیم که بهعنوان یک زن در موقعیتهای مختلف چه نقشی را باید ایفا کنیم و بهعنوان یک مرد هم همینطور برای آگاهی از این حقوحقوق باید حتماً مطالعه داشته باشیم و نیز بر قوانین حاکم بر محیط خود شامل اداره شغل خانواده و دیگر موارد تسلط نسبی داشته باشیم.
اما مطلبی که اینجا بسیار برای من مهم هست در دوره شفای ذهن توجه به این نکته هست که از اجحاف در حقوحقوق باجدهی و باجخواهی جلوگیری کنیم حالا در هر مقام و مسئولیتی و نقشی که خواهیم داشت و داریم و چون بانوان بسیار مورد تعرض قرار میگیرند ازنظر باجدهی و باجخواهی در اینجا نوع نگاه هم و اون نقطه طلایی آگاهی بخشیدن به بانوان هست چون ما مردها عموماً چیزهایی را در عرف ذهنیمان داریم که لزوماً ازنظر انسانی درست نیست و تحمل میکنیم به بانوان سرزمینمان و ناآگاهانه یا آگاهانه کاری میکنیم که آنها در ناحیه ضعف و نقطهضعف قرار بگیرند و به شکلهای متفاوت ازشون باجدهی و باجخواهی میکنیم بنابراین من الآن روی سخنم بیشتر در این نکته و نقطه پادکست با بانوان هست و توجه تان را میدهم به چند نکته که اینها کمک میکنه به عبور از باجدهی و باجخواهی.
نکته اول: هر جا ظلمی در حق شما شد سکوت معنا ندارد دوستان دقت کنید ما به بانوان مان به دخترانمان یاد دادیم که سکوت کن آرام باش مثل فیلمی که خانم پوران درخشنده ساختند هیس دخترها فریاد نمیزنند و زشته این کار را نکن در شأن یک دختر نیست در شأن یک بانو نیست ولی یادمان رفته که از این طریق چقدر میتوانند حق ما را بخورند چقدر میتوانند باجدهی باجخواهی داشته باشند چقدر به ما تجاوزهای مختلف ذهنی روانی و احیاناً جسمی صورت میگیره برای بانوان من چقدر این اتفاقها دارد در جامعه می افته بنابراین هر جا ظلمی در حق شما شد در کمال ادب و احترام حرفتان را بگویید من مظلومیت در این زمینه را نمیپذیرم.
ما گاهی ناتوانی و بیعرضگی و آموختههای غلط خود را به مظلومیت تعبیر میکنیم مظلومیت کدومه؟ اصلاً مظلومیت معنا نداره اینجا وقتی ظلمی در حق تان اتفاق می افته وقتی دارند باجخواهی ازتون میکنند قیام برعلیه باجخواهی هست قیام برعلیه ظلم و بیداد و ستم هست اگر اقتدای من به آدمهای بزرگ اگر اقتدای من به حسین بن علی علیهالسلام و تمام افراد بزرگ و بزرگوار و وارسته هست قیام باید بکنم.
هر الگویی دارید که شما را محیط میکنه به یک منطقه کوچک شما را میبره در خفا میبره در کوچک شدن کوتاه آمدن در خفا زندگی کردن در انحصار مطالب منفی آنها شما را دارند در حقیقت از باجدهی و باجخواهی که میکنند پرت میکنند به سمتوسوی دیگری یعنی حواستان نیست دارند از شما باجدهی و باجخواهی میکنند دارند شما را میبرند و در مضیقه فکری دارند شما را در انحطاط فکری میبرند آگاه باشید من معتقدم باید هر وقت ظلمی شد سکوت را بشکنید و آگاهانه مقابلش بایستید حتی اگر ترس دارید و این یعنی آگاهانه برخورد کردن و گرفتن حقوحقوق خودتان.
نکته دوم در کلام و رفتار از خشم و عصبانیت پرهیز کنید بهظاهر هم که شده رعایت ادب کنید چون بانویی که عصبانی میشه و خشم سنگینی که داره بیشتر مورد سوءاستفاده قرار می گیره اگر میگم قیام کنید در آیتم اول منظورم بیاحترامی و بیادبی نیست منظورم ایستادن محکم سر موضع خودتان هست بنابراین از عصبانیتهای کلامی و رفتاری بهشدت پرهیز کنید.
نکته سوم رعایت شأن بانو بودن هست ازاینجهت که از الفاظ رکیک استفاده نکنید اگر دیگران آقایون به خودشون حق میدهند که فحش بدهند شما فحاشی نکنید چرا؟ چون طبع ظریف و زیبا و شکننده شما باعث خواهد شد که بیشتر مورد انزجار و موردتنفر قرار بگیرید و نتوانید حق خودتان را بگیرید از دیگران.
نکته بعدی و چهارم، از درگیری فیزیکی جداً بپرهیزید بارها دیدم توی جامعه که خانمها درگیر فیزیکی میشوند این را فقط زمانی میتوانید انجام بدهید که بهتون حمله بشه بهتون تعرض جسمی بشه اونوقت حتماً باید درگیر بشید و به هر شکل ممکن خودتان را نجات بدهید اما در صورت عادی در باجدهی باجخواهیهای معمولی هرگز درگیر فیزیکی نشید.
نکته بعدی و پنجم، در صورت لزوم در محیط کار به مافوق خود اطلاع دهید که در حق تان طبق ضوابط ظلم شده است و سکوت نکنید حتی اگر مافوق نپذیرفت شما حتماً قیام کنید برعلیه چیز غلطی که داره طبق ضوابط برعلیه تون میشه البته اینجا لازم هست که شما ضوابط حاکم بر محیط کار را همانطور که گفتم خوب بلد بوده باشید.
نکته بعدی در این زمینه نیز گفتگوی با خود داشته باشید ویس پرکنید دوستان به چه صورت؟ آن واقعه اتفاق افتاده را یا واقعه فرضی را توی ذهنتون بیارید که باجدهی و باجخواهی داره ازتون صورت میگیره و بعد این را بهصورت یک فایل صوتی پرکنید و بهش گوش کنید و رفتار مناسب را مقابل این فایل صوتی در نظر بگیرید و مجدد این فایل صوتی را پرکنید یعنی یکبار بهصورت اینکه باکسی درگیر هستید که داره حق شما رو میخوره و شما درگیر هستید فایل را پرکنید و بعد گوش کنید و دفعه دوم فایل را پرکنید که روش اصلاحشده و درستترین حالت ممکن رادارید برخورد میکنید یعنی همان واقعه دوباره داره اتفاق می افته ولی شما دارید واکنش درست انجام میدهید.
نکته بعدی و آخر، پرهیز از سیگنالهای اشتباه است حالا این را در چند نکته ریز آیتم توضیح میدهم ما خیلی وقتها سیگنالهای اشتباه میفرستیم برای آقایان خانمها دقت کنید ما سیگنالهای اشتباه داریم این سیگنالهای اشتباه کمک می کنه به اینکه ما باج بدهیم کمک میده توی چالهچوله بیفتیم و گاهی در چاه عمیقی بیفتیم چون سیگنال اشتباه اگر از سوی مرد مخابره بشه در مسیر غلط خواهیم افتاد خوب دقت کنید حالا برای پرهیز از سیگنالهای اشتباه چهکارهایی باید بکنیم؟
الف) بیشازاندازه مهربان نباشید لطفاً بیهود مهربان نباشید یعنی چی؟ یعنی ظرافت زنانه خودتان را برای خودتان نگهدارید نه در گفتگو کردن با مردان دیگر
ب) مراقب تُن صداتون باشید بهطور بسیار عامیانه لطفاً ناز و ادا در گفتارتان و صداتون نباشه این سیگنال اشتباه مخابره میکنه به ذهن مردان
پ) مراقب پوشش خودتان باشید زنی که پوشش نامناسب داره دام بهتر و سریعتری برای مردانی هست که دنبال باجدهی باجخواهی هستند
ت) هرگز به مردان اعتماد نکنید مگر زمانی که قلبتان گواهی دهد که مرد مذکور به جسمتان طمع نکرده است. چرا این را میگم این بدبینی نیست دوستان این نوعی حریم امن ایجاد کردن هست چون شما نه علمغیب دارید نه پیغمبر هستید نه غیبگو هستید و نه پیشگو هستید که تشخیص بدهید اون مرد به چه نیتی سراغ شما آمده پس اعتماد اینجا معنی نداره اینجا احترام و اعتبار درونی خودتان معنی داره خودتان برای خودتان اگر اعتبار و احترام قائلید لطفاً بیهوده اعتماد نکنید مگر قلبتان به شما گواهی بدهد و این قلب گواهی دادن چیز قابل توضیحی نیست همه ما درکش میکنیم ولی توضیح دادنش بسیار سخت هست ما گاهی به غریبههایی اعتماد میکنیم که کاملاً درست بوده که ذهنمان نه قلبمان گواهی داده.
ث) هرگز در فضای خصوصی با هیچ مرد غریبهای قرار نگذارید مگر آن را قبلاً خوب شناخته باشید و نیز قلبتان گواهی مثبت بدهد یعنی باز اینجا میگم شهودتان کمک کنه بهتون قلبتان گواهی بده این مرد خطرناک نیست.
ج) حتماً با مردها تمرین رکگویی داشته باشید صراحت کلامی و نه بیادبی منظورم هست یعنی لازم نیست بیادبی کنیم ولی صراحت داشته باشیم اگر با مردها صراحت کلامی داشته باشید از خودتان بهتر محافظت خواهید کرد.
چ) در دام پول پیشنهادات نامعقول پست و مقام نیفتید که هرچی بلا سر انسان میاد از روی آز و طمع است آز و طمع خودمان را دور کنیم برای این پیشنهادها تا در دام نیفتیم و به این صورت از ما باجدهی و باجخواهی نکنند.
ح) حتماً در صورت نیاز در مواقع ضروری و خطرناک از دیگران کمک بگیریم بسیاری از بانوان وطنم این کار را نمیکنند میترسند به دلایل متعدد این ترسها را کنار بگذاریم و هر موقع خطرناک بود شرایطمان حتماً از دیگران به هر طریقی که میتوانیم کمک بگیریم.
خ) هرگز به مردان برای راه افتادن کار هاتون التماس نکنید این التماس می تونه شما را به سمتوسوی غلط ببره و ذهن مرد را هم به سمتوسوی اشتباه، التماس کردن منظورم از روی غرور نیست منظورم از روی آگاهیه شما نیاز به التماس به هیچکسی ندارید چون پروردگار عالمیان همانطور که یک مرد را انسان آفریده شما را هم انسان آفریده بنابراین دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستید نیاز به التماس وجود نداره.
د) همانطور که گفتم مهربان نباشید هرگز به مردان غریب محبت بیبدیل نداشته باشید فوران محبت نکنید این محبت می تونه ذهن مردان را به سمتوسوی غلط ببره و دچار باجدهی و باجخواهی بشوید.
ذ) و نکته نهایی اینکه معتقدم هرگز باوجود اختلافات زناشویی و خانوادگی ناراحتیهایتان را با باجدهی و باجخواهی جنسی جبران نکنید و هرگز با همسرانتان به سمتوسوی باجدهی و باجخواهی جنسی نروید.
این نکاتی بود که در آیتم باجدهی باجخواهی میخواستم بهتون بگم امیدوارم این پادکست آموزشی براتون مفید بوده باشه همگیتان را به خدا میسپارم گام پنجم ترک رفتارهای مخرب اینجا پایان میپذیرد و امیدوارم ما بتوانیم رفتارهای مخرب خودمان را با تکنیکها و تاکتیکهایی که گفتم با آموزشهایی که دادم ترک کنیم؛ سپاسگزار شما هستم پیر حیاتی هستم مربی و مربی و مدرس تحول فردی و نویسنده کتاب فقط آویزان خودت شو.
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-1c4q1xx’ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایل PDF حاوی مرور اجمالی مطالب این جلسه:
[دانلود فایل PDF باجدهی و باجخواهی]
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-iivus5′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
فایل PDF آتشنشینی مربوط به این جلسه در تاریخ ۶ شهریور ۹۸:
[av_hr class=’default’ height=’۵۰’ shadow=’no-shadow’ position=’center’ custom_border=’av-border-thin’ custom_width=’۵۰px’ custom_border_color=” custom_margin_top=’۳۰px’ custom_margin_bottom=’۳۰px’ icon_select=’yes’ custom_icon_color=” icon=’ue808′ font=’entypo-fontello’ av_uid=’av-iivus5′ custom_class=” admin_preview_bg=”]
درباره علی اکبر قزوینی
نویسنده و مدرس و کوچ زندگی است. وی در آموزشهای خود جدیدترین یافتههای روز را با تجربیات شخصی و فرهنگ غنی ایران ترکیب میکند که حاصل آن نوشتههایی خواندنی و تحولی عمیق در شاگردان وی است. علیاکبر قزوینی چند سالی ساکن کانادا بوده و اقامت آن کشور را دارد. وی هماکنون در ایران زندگی میکند.
نوشته های بیشتر از علی اکبر قزوینی
دیدگاهتان را بنویسید
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید